Web Analytics Made Easy - Statcounter

 همشهری آنلاین:  فصل اول این سریال به کارگردانی امیرسجاد حسینی پخش شد و فصل دوم هم با نویسندگی حجت قاسم‌زاده اصل و کارگردانی محمدصادق بکتاشیان در حال پخش است. در فصل دوم بازیگران جدیدی به سریال اضافه شدند که مهدی صبایی یکی از آنهاست. او که با سریال روزگار جوانی شناخته شد، حالا گلایه دارد که سریال‌های جدید دیگر پربیننده نیستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با او در باره سریال همه گیری صحبت کردیم:

پیش از این که در این سریال بازی کنید، فصل اول را دیده بودید؟

نخیر. من این سریال را ندیده بودم و فقط می‌دانستم آقای فخیم‌زاده و چند نفر دیگر از بازیگران در آن حضور داشته‌اند. کارگردان و نویسنده و بازیگران هم به کلی گروه دیگری بودند.

وقتی بازی در این سریال به شما پیشنهاد شد، چه چیزی برایتان جذاب بود که پذیرفتید؟

اولین چیزی که من را جذب کرد، این بود که در باره کروناست. خود من هم دو باره کرونا گرفته بودم و آن را تجربه کرده بودم. دوست داشتم با بازی در این سریال به کادر درمان و پزشکان و پرستاران ادای دین کنم. ولی کار خیلی دیر پخش شد و باید خیلی زودتر پخش می‌شد. علتش را هم نمی‌دانم، ولی فکر می‌کنم به دلیل همین دیر پخش شدن، جذابیتش را از تا حدی از دست داد.

در باره نقشی که بازی کردید، کمی ‌صحبت کنیم. دکتری است که فقط به علم اعتقاد دارد و حتی زمانی که برای به هوش آوردن شخصیت اصلی سریال که درگیر کرونا شده، نظرسنجی می‌کنند و یکی از دکترها می‌گوید دلم برایش تنگ شده، به هوشش بیاورید، او قبول نمی‌کند و می‌گوید این طوری نمی‌شود تصمیم گرفت. باید روی شواهد علمی ‌نظر بدهید.

 یکی از جذابیت‌های نقش همین بود. اولا که نویسنده کار، حجت قاسم‌زاده، نویسنده خوبی است و من مدت‌هاست که او را می‌شناسم و می‌دانم دیالوگ‌های خوبی هم می‌نویسد. بعد هم دکتر عیسایی با نقش‌های دیگر متفاوت بود. قبل از این هم سریال دیگری داشتم به اسم صبح آخرین روز در مورد زندگی دکتر شهریاری از دانشمندان هسته‌ای که ترور شد. در آن کار نقش دوست قدیمی‌ دکتر شهریاری را داشتم که تا قبل از شهید شدنش هم همراهش بود. این شخصیت نابینا بود و چشم‌هایش اصلا تخلیه شده بود. باید عینک می‌زدم و مهم‌ترین ابزار انتقال حس، یعنی چشم‌هایم در این کار حذف شده بود. بازی کردن چنین شخصیتی سخت است، ولی من عاشق نقش‌هایی هستم که من را اذیت کند. دکتر عیسایی سریال همه‌گیری هم همینطور بود. آدمی ‌است که به علم اعتقاد دارد. تحت احساساتش قرار نمی‌گیرد و کاری هم که در این بیمارستان صحرایی انجام می‌دهد، برای اولین بار تجربه می‌کند. او با تمام دکترهای آن بیمارستان فرق می‌کند و بعدا اصلا مشخص می‌شود که دکتر ارتش است. حتی جایی یکی از پرستارها می‌گوید که خیلی خشک و منضبط است و او جواب می‌دهد من ارتشی هستم و روی احساسات تصمیم نمی‌گیرم. چون آدم‌ها را پس می‌زند، بیننده فکر می‌کند، آدم خشکی است.

حتی با سوپروایزر بیمارستان هم وارد بحث می‌شود. وقتی او می‌گوید سه شب است که نخوابیده و کار کرده، دکتر عیسایی می‌گوید کار خوبی نکرده و باید استراحت می‌کرده است تا به خودش ضرر نزند.

بله می‌گوید اگر چند روز دیگر به این شکل کار کنی، از پا در می‌آیی و کاملا درست می‌گوید. مشکل ما این است که در خیلی زمینه‌ها احساسی برخورد می‌کنیم. مثل ورزش. مثلا با قدرتمندترین تیم‌های فوتبال بازی می‌کنیم و می‌بریم، ولی به کشورهای ضعیف می‌بازیم ،چون احساسی عمل می‌کنیم. برای همین رفتار این شخصیت برای من جالب بود. زمان کار هم قرار بود، نقش من بیشتر شود، ولی من چون باید سر کار داوود میرباقری حاضر می‌شدم و در آن کار گریم کاملا متفاوتی از جمله ریش بلند داشتم، نتوانستم بیشتر در این کار حضور داشته باشم. البته از اول هم در فیلمنامه همین بود. ولی قصد داشتند تغییراتی بدهند و نقش بیشتر شود که من نتوانستم در کار باشم. دراماتیک‌ترین بخش در مورد این شخصیت این است که خودش می‌داند یک ریه بیشتر ندارد و با این وجود به خواست خودش در بخش عفونی کار می‌کند تا به کسانی که همین مشکل را دارند، کمک کند. در آخر هم به دلیل همین مشکل ریه می‌میرد. این کار به نظرم خیلی جرأت می‌خواهد که در این شرایط کارش را درست انجام دهد.

یکی دیگر از قمست‌هایی که در مورد این شخصیت برایم جالب بود، زمانی بود که در مورد مادرش صحبت می‌کند. سوپروایزر به او می‌گوید ما دو مریض داریم که می‌خواهیم از روش شما برای درمان استفاده کنیم. ولی او می‌گوید بیمار شما تب دارد و به این روش جواب نمی‌دهد. تب سلول‌های مغز را می‌سوزاند و باعث سکته می‌شود و توضیح می‌دهد که مادرش را هم به همین دلیل از دست داده است. سوپروایزر می‌گوید می‌بخشید نمی‌خواستم ناراحتتان کنم. او هم می‌گوید من ناراحتی‌هایم را کرده ام و الان ناراحت نیستم. من هم واقعا مادرم سه چهار سال پیش از دست دادم و برایم ضربه سنگینی بود. این جمله را خیلی دوست داشتم. به نظرم آدم باید پذیرشش را بالا ببرد.

این کار را در زمان کرونا تصویربرداری کردید. از تجربه کار در این شرایط بگویید.

همیشه ترس مبتلا شدن به کرونا وجود داشت. مدام باید ماسک داشتیم و مواقع زیادی جلوی دوربین هم ماسک به صورت داشتیم و این کار را سخت می‌کرد. صدابردار هم کارش مشکل بود. حالا مهران مدیری شوخی می‌کند و می‌گوید بازیگری کار سختی نیست و فقط باید جلوی دوربین چند تا جمله را بگویید. ولی کار دشواری است و در آن شرایط دشوارتر هم بود. به دلیل همین سختی‌ها می‌گویم که باید کار زودتر پخش می‌شد. چون مردم دیگر در حال فراموش کردن کرونا هستند. هرچند بسیاری عزیزانشان را به دلیل کرونا از دست دادند و هیچ وقت آن را فراموش نمی‌کنند. مثل کسانی که از جنگ آسیب دیده‌اند و یا عزیزشان شهید شده است. آنها با دیدن فیلم‌هایی در باره جنگ هم داغشان تازه می‌شود و هم لذت می‌برند.

به نظرتان نتیجه کار چطور بوده است؟

من به دلیل این که سر فیلمبرداری هستم، فقط توانسته ام دو یا قسمت از سریال را ببینم. ولی به نظرم با توجه به بضاعت و امکانات، کار خوب و آبرومندی شده است. در سری اول بازیگر سرشناس بیشتری حضور داشتند، ولی در این فصل تعداد بازیگران ناشناس بیشتر بود. با این وجود از پس کارشان برآمده بودند.

چه بازخوردهایی از کار گرفته‌اید؟

واقعیت این است که مردم تلویزیون تماشا نمی‌کنند. حتی شبکه خانگی هم چندان موفق نیست. من بازخورد از سریال‌هایی را که در آنها بازی می‌کنم، در خیابان می‌گیرم و به این شکل متوجه می‌شوم، کار دیده شده و موفق بوده یا خیر. من در کارهای موفق و پربیننده مثل روزگار جوانی و بدون شرح بازی کرده‌ام و مردم وقتی من را در خیابان می‌دیدند، واکنش نشان می‌دادند و جلو می‌آمدند. ولی در مورد سریال‌های جدید این اتفاق نمی‌افتد و دیده نمی‌شوند. علتش شاید شرایط اقتصادی و ثبات نداشتن قیمت‌هاست که باعث می‌شود مردم انقدر درگیر مشکل باشند که دیگر تلویزیون تماشا نکنند.

زمان پخش سریال هم البته خوب نبود. سریال در محرم و صفر و شب‌های عزاداری پخش شد و طبیعی بود که کمتر بیننده داشته باشد. ولی به نظرم این سریال از آن کارهایی است که در بازپخشش در آینده تماشاگر بیشتری خواهد داشت. من تجربه این اتفاق را دارم. سریال‌هایی بوده که در زمان بدی پخش شده‌اند و بیننده نداشته‌اند، اما در بازپخششان موفق بوده‌اند. این سریال هم حتما در بازپخشش از آی فیلم و شبکه تماشا موفق‌تر خواهد بود.

خوشحال می‌شوم مردم هرچه بیشتر از شاه‌میری بدشان بیاید| کسانی که در دهه‌های گذشته سریال های خوب می ساختند هنوز هم هستند و باید از آنها استفاده کرد

به جز دلایلی که گفتید، قشر جوان به دیدن سریال‌های خوب خارجی عادت کرده است. فکر می‌کنید، این هم می‌تواند یکی دیگر از دلایلی باشد که سریال‌های ایرانی چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی کمتر دیده می‌شوند؟

 بله. این هم تأثیرگذار هم هست. من چند سال پیش هم این حرف را زدم. ما باید بتوانیم مخاطب را جذب کنیم. باید برای ساخت سریال زمان بیشتری بگذاریم، ولی اینجا برای همه چیز به مشکل برمی‌خوریم. تهیه کننده پول ندارد و می‌خواهد کار زودتر تمام شود.

مدیران تلویزیون باید به جذب مخاطب دقت بیشتری کنند. تهیه‌کننده هم نباید انقدر فشار بیاورد که کار زودتر تمام شود. اگر می‌خواهیم کار درست تحویل دهیم، استانداردش روزی 5 تا 6 دقیقه فیلمبرداری مفید است، نه روزی 15 دقیقه. این کار باعث می‌شود کیفیت کارها پایین بیاید. این پایین بودن کیفیت هم ربطی به عوامل کار ندارد. بچه‌های ما آدم‌های توانمندی هستند. بازیگر، کارگردان و فیلمبردار حرفه‌ای کم نداریم، ولی باید مدیران و هر ارگان دیگری که می‌تواند، کاری کنند که ثبات اقتصادی به تلویزیون برگردد و شرایطی ایجاد کنند که حق کسانی که کار می‌کنند، ادا شوند. اگر قرار باشد من به عنوان بازیگر روزی 15 سکانس بازی کنم، معلوم است نمی توانم انرژی بگذارم و فقط دیالوگ می‌گویم. ولی باید زمان داشته باشم تا برای رسیدن به آن شخصیت وقت بگذارم و شرایط اقتصادی‌ام هم مساعد باشد تا فکرم مشغول نباشد.

امیدوارم به تهیه‌کننده‌ها برنخورد، ولی بعضی از تهیه کننده‌ها مدام می‌گویند، سازمان پول نداده است. یک تهیه‌کننده خودش باید پول داشته باشد، وگرنه فقط تبدیل به آدمی ‌می‌شود که از تلویزیون پول می‌گیرد. در صورتی که خودش باید موقعیتی داشته باشد که بتواند اگر دو سه ماه هم تلویزیون پول نداشت، کار را پیش ببرد و بچه‌ها را در مضیقه مالی قرار ندهد. در این صورت و در شرایطی که هرکس به فکر وام و قسط و گرفتاری مالی است، کار ضربه می‌خورد. چون عوامل نمی‌توانند شش دنگ حواس و تمرکزشان را روی کار بگذارند. این‌ها مسائلی است که باعث شده سطح سینما و تلویزیون ما پایین بیاید.

ما سریال‌هایی مثل روزرگار جوانی داشته ایم که هنوز بعد از 25 سال اگر پخش شود، بیننده دارد. یا هنوز من را با آن کار به یاد می‌آورد به جای این که با سریال همه گیری بشناسد.  

کد خبر 778366 منبع: همشهری آنلاین

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۹۹۰۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ستاد خبری سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتاب‌های بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.

او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهرهای عزیز»‌ را دوست داشته است.

طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران می‌داند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشته‌ام.

وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر می‌رسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتاب‌های جالبی در این نمایشگاه دیدم.

آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های ادبیات کلاسیک را که سال‌ها آرزوی دست‌یابی و مطالعه‌شان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ...را منتشر کرده‌اند، گفت‌وگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتاب‌های جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.

این شاعر فارسی‌سرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقه‌مند است، گفت: نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتاب‌ها دسترسی داشتم موجب خشنودی‌ام بود.

آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانی‌ها و ایرانی‌ها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما می‌خوانید، می‌خوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعرهایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوه‌های متفاوت است. اما همه این‌ها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه می‌خوانیم در شعر معاصر تاجیک هم می‌بینیم.

وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف می‌زنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمی‌بینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رمان‌نویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفته‌اند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتاب‌های فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزل‌های او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از هم‌زبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ می‌کنیم. من تاکید می‌کنم که شعر هم‌زبان خود را منتشر می‌کنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.

آذرخش در بخش دیگری از این گفت‌وگو به نقش نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب می‌شد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشورهای فارسی‌زبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم می‌داشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاه‌های صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار می‌شود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب می‌شد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفت‌وگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقه‌مندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما می‌توانیم کتاب‌هایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد چون تاجیکستانی‌ها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث می‌شود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب می‌شود.

وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوندهای فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر می‌کنم سرحدات و مرزهای جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفت‌وگو قرار گیرد. چون تاجیکستانی‌ها هم به زبان فارسی سخن می‌گویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفت‌وآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتاب‌های تاجیکستانی به ایران و بالعکس می‌تواند عامل مهمی برای تقویت این پیوندها باشد.

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری برگزار می‌شود.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900156

دیگر خبرها

  • خواسته امروز آزادگان جهان، محو رژیم صهیونیستی از صحنه روزگار است
  • انهدام باند قاچاق و تهیه زغال از چوب آلات جنگلی در گلبهار
  • انهدام باند قاچاق و تهیه زغال از چوب آلات جنگلی در گلبهار/۴ نفر از اتباع بیگانه دستگیر شدند
  • محرومیت ۵ نفر به خاطر کتک زدن داور و ترافیک مشکلی همیشگی
  • خاص‌ترین هوادار فوتبال در تمرین استقلال | هدیه نکونام به این هوادار خاص | تصاویر
  • خاص‌ترین هوادار ایران در تمرین استقلال (عکس)
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • روزگار متفاوت زنان اراکی
  • امام جمعه اردبیل به بذرپاش: خودت را در این پروژه بدنام نکن /امام جمعه تبریز: دولت و مجلس برای معیشت کارگران توان مضاعف بگذارند
  • صدای شما پیگیر مطالبات در استان چهارمحال و بختیاری